تا آنجا که با وجود تشکیل کمیتهای در معاونت گردشگری سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری تحت عنوان «کمیته گردشگری مذهبی» هنوز هیچ برنامهای در این زمینه برای رونق سفرهای زیارتی و مذهبی داخلی وجود ندارد. هوشنگ غفارپور یکی از فعالان عرصه توریسم و رئیس هیأتمدیره مؤسسه گابین است که در زمینه توریسم، فعالیت و مطالعات راهبردی انجام میدهد.
او نخستین بار طرح ایجاد «جاده ولایت» در کشور را برای رونق گردشگری مذهبی مطرح کرد و اینک با تاکید میپرسد: «ما در تشکیل و ایجاد کمیته تبحر داریم ولی مشکل اینجاست که این کمیتهها خروجی ندارند؛ برنامه همین کمیته گردشگری مذهبی برای رونق این نوع سفر چیست و این برنامه را در چه زمانی میخواهد عملیاتی کند؟» این فعال عرصه گردشگری و سفر در مورد آنچه تاکنون در زمینه گردشگری مذهبی روی داده میگوید: « به نظر من گردشگری مذهبی ما فاقد هرگونه ساماندهی مدرن و تخصصی مطابق با نیاز روز است و همچنان بر مبنای کاروانداری و حملهداری پیش میرود.»
گفتوگوی حاضر چالشهای پیش روی بهترین پتانسیل گردشگری از نظر پایداری در دنیا و ایران را مورد بررسی قرار داده است که از مهمترین نکات آن میتوان به موضوع فقدان یک بسته اطلاعرسانی از اماکن مذهبی و بافت و نوع مسافرانش اشاره کرد که در ادامه میخوانید.
- کشور ما از نظر جغرافیایی و بافت جمعیتی میزبان ادیان مختلف الهی بهویژه اسلام و مذهب تشیع بوده است اما اینک از این پتانسیل برای جذب گردشگر اعتقادی و مذهبی هیچ بهرهای برده نمیشود؛ فکر میکنید علت اینکه با وجود تاکید سازمان جهانی گردشگری بر «توریست با علایق ویژه» ما نتوانستهایم برای توریست مذهبی کاری کنیم چیست؟
موضوع اصلی را باید در مشخصنبودن متولی برای گردشگری مذهبی جستوجو کرد. بهدرستی مشخص نیست چه کسی مسئول و متولی اینگونه مسافر و برنامههایش است. البته این مشکل تنها به کشور ما برنمیگردد و وقتی خاورمیانه را مینگرید میبینید مهمترین سایتهای گردشگری دنیا اعم از ایران، مصر، اردن، هند، ترکیه، سوریه و لبنان هیچکدام 5 میلیون توریست هم ندارند چه رسد به اینکه یک نوع خاص توریست داشته باشند؛ در حالی که مثلا اسپانیا 60 تا 63 میلیون گردشگر در سال را پذیراست.
- ولی بهتازگی معاونت گردشگری از تشکیل کمیته گردشگری مذهبی خبر داده است و گویا اعضای این کمیته در مشهد گرد هم آمدهاند؟
ببینید نکته اینجاست که ما در تشکیل کمیته تبحر خاصی داریم ولی در خروجیگرفتن از این کمیتهها نه. باید از این کمیته گردشگری مذهبی پرسیده شود طرح پایه و اصلی شما برای گردشگری مذهبی چیست و قرار است چه زمانی به اجرا درآید و تا چه زمانی به بازدهی برسد؟ برنامه کوتاهمدت و بلندمدت آن چیست؟ اگر پاسخی بود تازه باید ببینیم چشمانداز آنها از اماکن مذهبی چیست. مشکل دیگر این است که ما همواره روی موج حرکت کردهایم. الان تب یک نوع گردشگری بالاست و ما به سراغش میرویم اما برایش برنامه نداریم؛ فقط برایش مجموعه درست میکنیم اما هیچ شناسنامهای ندارد؛ نقطه ثقلش مشخص نیست.
- منظورتان از این نقطه ثقل چیست؟ مگر این کمیته باید چه برنامهای داشته باشد؟
ببینید ما در کشورمان میزبان ادیان الهی مختلفی بودهایم و همه آنها در ایران پیروانی دارند. اماکن مذهبی، هر کدام زائران بسیاری دارد. خب برای این زائران ما چه برنامهای داریم و چه خدماتی به آنها ارائه میکنیم؟ اگر به نقطه ثقل برگردیم میتوانیم بهعنوان پایگاه شیعیان دنیا از ایران یاد کنیم و این در حالی است که دستکم 300میلیون شیعه در جهان وجود دارد. اگر ما بتوانیم فقط یک درصد از این تعداد را به ایران جذب کنیم میشود 3 میلیون نفر که برای اقتصاد گردشگری ما یک پیروزی محسوب میشود. این جدای از توریسم داخلی است که همواره تاکید من بر این بوده که ما تا توریسم داخلی خود را رونق ندهیم نمیتوانیم میزبان خوبی برای خارجیها باشیم.
- ولی ما در مشهد پذیرای خیلی از شیعیان هستیم. آنها میآیند به زیارت امامرضا(ع) و رونق خوبی هم به آنجا دادهاند؟
بله، آنها آمدهاند و میآیند ولی ما چه برنامهای به آنها دادهایم و چه بهرهبرداریای از آن کردهایم؟ یکی از هتلداران مشهد میگفت یک مسافر کویتی آمده و سراغ امامزادهای را در مشهد گرفته و او از دادن آدرس به او عاجز مانده است؛ این یعنی اینکه ما خودمان اماکن مذهبی خودمان را بهخوبی نمیشناسیم و از آن شناسنامه و بانک اطلاعاتی نداریم تا توریست را برای همه آنها توزیع کنیم و این ثروت را بهدرستی در تمام نقاط کشورمان پخش کنیم.
- به بانک اطلاعاتی اشاره کردید. هم ستاد بقاع متبرکه و اماکن مذهبی داریم و هم سازمان اوقاف و امور خیریه که متولی بقاع متبرکه است؛ حتما اطلاعاتی از آنچه در کشور وجود دارد در دست هست!
از نظر تعداد، شاید اما از نظر بافتشناسی و آشنایی با ادبیات توریستی نه. الان فقط در مشهد است که با وجود زیرساختهای خوب اقامت، مردم با ادبیات مسافران و زائران آشنا هستند و بهسادگی میتوان در آن خانه اجاره کرد. اما سایتهای غیرمذهبیمان مثل شیراز و اصفهان هنوز مشکل زیرساختی دارند.
موضوع دیگر، شناخت مسافر مذهبی است و این مسافر با مسافر معمولی تفاوت دارد. یک توریست کلاسیک با توری«2 شب و 3 روز» برای یک مقصد راضی است اما زائر، مدل اقامتش فرق میکند. او میخواهد یکسری اعمال را در مقصد انجام دهد؛ دیگر با دو شب و سه شب راضی نمیشود. او حتی مکان اقامتش هم متفاوت است و برای همین است که در مشهد ما هتلآپارتمان میبینیم و این مدل مکان اقامتی رونق داشته است. به همین دلایل است که معتقدم ما هنوز نتوانستهایم این فرصت را بشناسیم و هنوز زیارت و گردشگری مذهبی ما بهصورت کاروانداری و حملهداری سابق اداره و ساماندهی میشود.
- شما به 300 میلیون شیعه جهان بهعنوان مخاطبان اصلی خارجی اشاره کردید. ما مسیحیان بسیاری هم داریم و با کشورهای ارمنستان، آذربایجان و گرجستان که ارامنه بسیاری را در خود جای دادهاند همسایهایم؛ در دو استان آذربایجان غربی و شرقی هم کلیساهای بسیاری داریم؛ این گردشگری مذهبی شامل آنها هم میشود؟
بله. ما به نوعی کانون ادیان الهی هستیم. خیلیها معتقدند دستکم مقبره 13 پیامبر در ایران واقع است از جمله دانیال نبی در شوش که هیچ امکان زیرساختی و هیچ برنامهای برای تور و مسافر ندارد. ایران پایگاه اصلی زرتشتیان هم هست ولی از این فرصت هم بهرهای نبرده است. ما خیلی میتوانیم از این موقعیت ممتاز بهرهبرداری کنیم ولی نمیدانم چرا تا به حال هیچ خروجیای برای آن نداشتهایم.
- یعنی شما میگویید اگر روی این نوع از توریسم کار کنیم به خروجی پایدارتری نسبت به سایر انواع توریسم دست پیدا میکنیم؟
دقیقا. ببینید الان در دنیا هم طبق برنامه سازمان جهانی گردشگری که 150 تور با علایق ویژه طراحی شده است پیش میروند. توریسم کلاسیک دیگر رو به تغییر نهاده است. ببینید اگر کسی یک بار رفت برج ایفل در پاریس را دید برای بار دوم رغبتی ندارد ولی هرکس به خانه خدا رفته است باز هم دوست دارد این امکان برایش فراهم شود. اصلا به آداب و رفتارهای زائران توجه کنید! میبینید هیچ زائری هنگام خروج از مقصد زیارتی پشت نمیکند تا دوباره هم طلبیده شود. اینها فرصتهای معنوی مهمی هستند که ما قدرش را نمیدانیم.